مرضیه منصف

افسردگی

اگر مدت طولانی درگیر احساس غم، پوچی و بی علاقگی نسبت به اموری که قبلا دوستشان داشتید واز انجام آنها لذت می بردید، هستید و احساس خستگی وکم شدن تمرکز، اختلالات خواب، مشکلات ناشی ازکاهش یا افزایش وزن برنامه ریزی نشده، برشما غالب شده است، می توان گفت زنگ هشدار افسردگی برای شما به صدا درآمده است. البته تشخیص دقیق، قطعی، نوع و شدت آن مسلما برعهده متخصصین مربوطه است. اما این نشانه ها نشانه هایی هستند که باید سریعا مورد توجه وبررسی قرار بگیرند. خوشبختانه علی رغم شیوع نسبتا بالای این بیماری درجهان، پاسخ آن به درمان مطلوب است مشروط براینکه تشخیص به موقع وصحیح انجام پذیرد ودرمان مناسب نیز ارائه شود.
خلق، حال و هوای احساسی نافذ و پایداری است که به صورت درونی تجربه می شود و بر رفتار و درک او از جهان تاثیر می گذارد و عاطفه نیز به تظاهر بیرونی خلق اطلاق می شود. خلق افسرده و بی علاقگی ویا عدم لذت ازانجام اموری که قبلا از آن لذت می بردیم، از علایم کلیدی افسردگی است. از دیگر علایم افسردگی می توان احساس غم و اندوه، ناامیدی، احساس بی ارزشی، درد مشقت بار روحی، فکر خود کشی، اقدام به خودکشی،کم شدن انرژی، اختلال در عملکرد شغلی و تحصیلی، کم شدن انگیزه، اشکال در خواب، سحر خیزی بیدار شدن مکرر در طی خواب کاهش اشتها و وزن،گاهی افزایش اشتها و افزایش وزن افزایش خواب، اضطراب، علائم نباتی مثل غیر طبیعی بودن قاعدگی و عملکرد جنسی، علائم شناختی مثل اشکال در تمرکز و مختل شدن تفکر، نام برد.
در مورد شناسایی عوامل سبب شناسی افسردگی می توان به طور کلی به عوامل زیر اشاره کرد:
۱- عوامل زیستی: شامل وراثت و عوامل بیو شیمیایی که زمینه و استعداد بروز افسردگی را درافراد تعیین میکند. البته لزوما افرادی که در خانواده درجه یک خود فردی درگیر با افسردگی دارند این بیماری را تجربه نخواهند کرد، بلکه مانند بسیاری از بیماریها ی دیگر، امکان و شانس ابتلای آنها نسبت به سایر افراد بیشتر است والبته این مسئله به عوامل بسیار دیگری نیز بستگی دارد.
۲- عوامل روانی – اجتماعی: دیدگاههای مختلف روان شناسی علل متعددی را در زمینه سازی ابتلای فرد به بیماری افسردگی موثر می دانند ومسلما تاثیر محیط خانواده واجتماع از زمان کودکی و نوجوانی در ایجاد زمینه های افسردگی نقش مهمی را ایفا می کنند.

درمان افسردگی:
بطور کلی درمانهای افسردگی بردو دسته درمانهای دارویی وروان درمانی متمرکز هستند که بر حسب نوع، شدت وتشخیص متخصصین امر در برنامه درمانی فرد گنجانده می شوند.حال در این فرصت، علاوه برتوصیه به بهره گیری از درمانهای تخصصی ذکر شده پیشنهاد می شود تا با یک سری اقدامات تکمیلی، روند بهبودی و درمان خود را سرعت ببخشید. برای مثال : سه مورد از ابعاد وجودی خود را زیر نظر، تحت کنترل و اصلاح درآورید تا از افسردگی نجات پیدا کنید:
۱- اصلاح کارها وفعالیت هایتان:
اولین قدم برای درمان افسردگی، کمک کردن به خوشتن برای از سرگیری فعالیت های روزمره و وارد شدن به جریان معمول حرکت است
به دنبال فعالیت ها ی جدید باشید وبرای خود مشغولیت ایجاد کنید
کارهایی را که پیش از این از انجام آنها طفره رفته اید مجدد مورد توجه قرار دهید. مانند تلفن زدن به دوستان و نزدیکانتان، رفتن به فروشگاه و خرید کردن، اتو کردن لباس، مرتب کردن خانه، تغییر دکوراسیون منزل، آوردن بچه ها از مدرسه یا دیدار دوستان و همکاران حتی اگر این فعالیت ها به نظرتان کسالت آور باشد
این فعالیت ها ونظایر آن اولین گامها برای درمان افسردگی هستند وبه تدریج احساس شما نسبت به آنها بهبود پیدا می کند.
برنامه ریزی و یادداشت برداری
نوشتن کار های روزانه به صورت برنامه کاری برای مشخص کردن کارهایی که هر روز قرار است انجام‌دهید. با برنامه ریزی و نوشتن یک فهرست کار های مشخص، هر روز صبح که از خواب برمی خیزید تا شب، هنگام خواب متوجه خواهید شد، آن روز چه کارهایی انجام دهید. در پایان هر روز موفقیت و خشنودی های خود از انجام کارهایتان طبق برنامه تان را ارزش گذاری کنید و بعد راه ها و روش هایی پیدا کنید که میزان موفقیت خود را در انجام اموری که دشوار یا ناخوشایند بوده افزایش دهید و مواردی را که باعث خشنودی شما شده است را افزایش دهید.
با برنامه ریزی روزانه درواقع می توانید برنامه ای مدون و جالبی را که شامل حداکثر موفقیت ها به دنبال آن خشنودی است، طراحی کنید و آن را به اجرا درآورید.
۲-اصلاح افکارتان:
افکار، خاطرات و اندیشه های خود را در نظر آورده، بشناسید و به جای افکار منفی، افکار و خاطرات مثبت و خوشایند و مسرت بخش را جایگزین کرده، پیوسته به آنها فکر کنید. سعی کنید افکارتان را با موضوعات مثبت درگیر کنید، تا افکار منفی فرصت ومجال راهیابی به مخیله تان را نداشته باشند. دراینجا به پنج مورد از موثر ترین راه کار ها پیرامون این مسئله اشاره میکنم.

۱- تمرین تمرکز حواس: اکنون به چه چیزی نگاه میکنید؟به چه چیزی گوش میکنید‌؟ چه احساسی دارید؟به آنجه در برابرتان است کاملا توجه کنید و حواس خود را از چیز های دیگر برگیرید.
۲- توصیف شی: یک شی را انتخاب کنید که به راحتی قابل مشاهده باشد. مثلا پنجره یا میز
آنگاه فرض کنید زندگی شما وابسته به این است که بتوانید تمام ویژگی های آن شی را با ذکر تمام جزئیات و ویژگی ها برای یک شخص خیالی تشریح نمایید
۳- خود را به کاری مشغول کنید: یک کار سر گرم کننده و مورد علاقه انتخاب کنید که بهتر است یک کار جسمانی مثل باغبانی،درست کردن ماشین یا وسایل برقی و… باشد و به آن مشغول شوید
۴- شعر و ترانه بخوانید: به شعر های دوران کودکی تان، شعر های کتاب درسی، شعر هایی که در تلویزیون و رادیو می شنوید و برایتان خوشایند است وبه سرود ها یا ترانه ی جالب فکر کنید و آنها را را با خود بخوانید.
۵- بازیهای شمارشی انجام دهید: چیز هایی که در مقابلتان است را شمارش کنید. شمارش معکوس انجام‌ دهید. جدول ضرب را مرور کنید. مثلا سری های ۷ تایی اعداد را با هم جمع کنید.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.